کد مطلب:36567 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:114

در غالب تعابیر دینی چهره ی خوف آور خداوند به بندگان تذکر داد











در اینجا ما به سوال دوم می پردازیم كه در تمام مذاهب اعم از مذاهب شرك آلود و توحیدی موضوع بحث و بررسی بوده است. شك نیست كه برای كسی كه تازه پا در جاده شریعت و دیانت گذارده است، نخستین وصف از اوصاف معبود، همانا عظمت و رفعت و دور از دسترس بودن اوست. انسان خود را به منزله ی هیچ و معبود را همه چیز تصور می كند و مطابق این تصویر جز فروافتادن در مقابل او چه می تواند بكند؟

تعبیراتی كه ما در شرع داریم همه از این معنا حكایت می كند. در نماز نیز ما خداوند را با وصف «عظیم» و «اعلی» می خوانیم: «سبحان ربی الاعلی و بحمده»، «سبحان ربی العظیم و بحمده». این تعبیرات و اوصافی از قبیل عزیز و جبار و متكبر (كه در قرآن آمده است) تصویرگر آن چهره از خداوندند كه در برابر او بنده باید احساس حقارت كند، خداوند در جایگاه و موضعی بلند قرار می گیرد كه از بنده حقیر خود بی نهایت فاصله دارد، در برابر چنین خدایی چه نقش دیگری می توان ایفا كرد؟ این چهره از چهره های بارز و مشخصی است كه ادیان به خدایان داده اند. در اسلام نیز خدا دارای چنان مهابت و جلالتی است

[صفحه 90]

كه پاره ای از عابدان و عارفان را به ترسیدنهای گزاف واداشته است. فی المثل غزالی در احیاء علوم الدین آورده است كه خداوند به داود وحی كرد كه «یا داود خفنی كما تخاف السبع الضاری» (ای داود از من چنان بترس كه از درنده ای هار می ترسی) و آنگاه غزالی در تفسیر این حدیث می گوید اگر درنده ای هار از ریختن خون تو درگذرد نه به خاطر اهمیت تو یا تضرعهای توست بلكه به خاطر آن است كه تو را در خور اعتنا ندانسته است. و این می رساند پایه و درجه مهابتی را كه خداوند در قلوب عارفان داشته است (ناگفته نگذاریم كه بنابر قول عراقی كه همه احادیث احیاء را تخریج كرده است حدیث یاد شده از اسرائیلیات و مجعولات است). قرآن در صدر همه آنها از خوف و خشیت در برابر خدا سخن گفته است. حال ببینیم خوف از خدا برای چیست؟ ما چرا از خدا می ترسیم یا باید بترسیم؟


صفحه 90.